آوای فراق

ساخت وبلاگ
در فراق دختر جوانخدایا شد دلم دریای ماتمچند روزه که مینالم دمادمچند روزه که دل شد پاره پارهدو چشمونم به در مانده دوبارهچند روزه که من بی نازنینمچند روزه که رویش را ندیدم چند روز ه به یادش ناله دارمهمی گویم گل گم کرده دارم عزیزم نازنینم رفته از دستزداغش پشت من یکباره بشکستمه زیبای من از من نهان شدخدایا پشتم از داغش کمان شدامید و آرزویم رفته در خاک منم با این دل بشکسته صد چاکخدا داند چقدر زحمت کشیدمچنین گلدسته ایی را پروریدمبه دل گفتم ز بعد من بماند برایم سورهٔ قرآن بخوانداجل بردی گل خوش رنگ و بویمربودی تو تمام آرزویم الهی مادر زارت بمیردنباشد که برت ماتم بگیرد دگر من ماندم وبا اشک و ماتمشب و تاریکی و با ناله از غمکجا دیگر سراغت را بگیرم الهی من برای تو بمیرم نشد آخر عروسی ات ببینمکنارتو به شادی من نشینم بسازم حجله عیشی برایتتو رفتی زیر خاک مادر فدایتالهی هیچ جوانی بد نبیند گل حسرت به ناکامی نچیند نبیند مادری داغ جوانیبده داغدیده را صبر تا توانیجوانمرده دل ناسور دارد خدا داند دو چشم کور دارد جوانمرده که شبها خواب ندارد عزایش جز دل بی تاب ندارد (صفا )داغ جوان درمان ندارد جوانمرده بتن او جان ندارد شاعر:حاج قاسم جناتیان قادیکلاییموضوعات مرتبط: شعرفراق فرزندفارسی وترکی برچسب‌ها: حاج قاسم جناتیان آوای فراق...
ما را در سایت آوای فراق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avayfaraga بازدید : 472 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 15:19

تقدیم به سردار دلها شهیدحاج قاسم سلیمانیبا حالِ خوش گذشتی از این دنیاهرچند پاره پاره و خون آلودبا پیکری رها شده در آتشخاکستر تو بود که می شد دود بعد از تو شهر غرق محرم بودمحوِ سکوت و حیرت و ماتم بودشهری که در نبودِ تو جان می داددر کوچه های مرده و بغض آلودتو کوه غیرتِ شهدا هستیای ساحل نگاه تو ناآرامدریایِ غم تویی پدرِ امواج!در تو خلاصه بود هزاران رودبالا بلند ماه تمامی کهدر روی تو عیان شده معنی هاروز صعودِ سرخ تو رفت اماهرگز نشد غمت به زمان محدودخورشیدِ جاودانه ی این قرنیشرقی ترین ترانه ی این قرنیآیی تو از بهشت چو ابراهیمبرگشت اگر ز قعر زمان نمرودای خاستگاه واقعی ایمانای اعتقادِ ماندنی تاریخای زندگی به روی لبت جاریای آنکه مرگ در تو شده نابودتشییعِ آنچنانیِ جسمت راتاریخ هم به یاد نیاورده ست دنیا به پیشواز می آمد همچیزی به قدرت تو نمی افزودهر لاله یادگارِ نگاه توست هر صبحِ عاشقانه پگاه توستدر قبر هم دوباره شدی "سرباز"این آرزوی سنگ مزارت بوددستت شبیه دستِ علمدار استشرمنده شد ز دست تو انگشترهرچند ساربان نرسید آنجاگر چه به کربلا تو رسیدی زودشاعر: محمد مبشریموضوعات مرتبط: شعربراى شهدا برچسب‌ها: محمد مبشری آوای فراق...
ما را در سایت آوای فراق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avayfaraga بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 15:19

(( زمزمه در عزای مادر سفرکرده ))به سبک - ای صفای قلب زارمشده ام غمگین و نالان خسته و زار و پریشانمادرم رفته ز دستمسوزد از داغش دل و جانالا آرام جان - مرا روح و روانکجائی مادرم - کجائی مهربان-------------------------------- خدایا مادرم - خدایا مادرم(۲)--------------------------------مادرم بودی قرارم رفتی ای دار و ندارم مثل باران در عزایت اشک حسرت من ببارم دلم در خون نشست - که مادر دیده بست خدایا قلبم از - غم مادر شکست--------------------------------خدایا مادرم - خدایا مادرم(۲)--------------------------------مادر ای آرام جانم ای امیدم مهربانم ای بهار زندگانیرفتی و آمد خزانم الا ای مادرم - تو بودی یاورم غروب بودنت - نگردد باورم --------------------------------خدایا مادرم - خدایا مادرم(۲)--------------------------------ای بهشت آرزویم افتخار و آبرویم چون فرشته پر کشیدیمادر خوب و نکویم ندارد جان صفا - به غم شد مبتلاشده نجوای من - بیا مادر بیا--------------------------------خدایا مادرم - خدایا مادرم(۲)--------------------------------شاعر: غلامرضا ابوالقاسمی نجواموضوعات مرتبط: شعرفراق مادرفارسی ، سبک های مجالس ترحیم برچسب‌ها: غلامرضا ابوالقاسم نجوا آوای فراق...
ما را در سایت آوای فراق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avayfaraga بازدید : 779 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 15:19